به نام خدا
یازده موضوع در رابطه با مقاومت که در این قسمت به دو مورد آن اشاره می نماییم:
۱. منشا مقاومت:
منشا مقاومت یک حق است،
حال چه یک حق اساسی و کلان و راهبردی مانند امر الهی باشد و چه یک حق خرد تر و کوچک تر مانند دفاع در برابر تعرض کوچکِ یک دشمن به خانه یا کشور،
در حالیکه منشا جنگ میتواند یک هوی و هوس و اصالتاً باطل باشد. پس مقاومت با جنگ فرق های ریشه ای دارد. و اصلا این دو دوگانه ی مقابل هم نیستند.
2- فلسفه مقاومت:
فلسفه مقاومت ، به رابطه آن با رسالت انسان و جامعه بر میگردد.
هر فرد انسان در طول تاریخ در مقابل دعوت پیامبران قرار میگیرد. چه دعوتی؟ ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت.
اگر این دعوت را پذیرفت، داستان او شروع میشود.
آری... در واقع داستان مقاومت او از اینجا آغاز می گردد.
فکر نکنید این گوشهای از دین است!!
همه زندگی انسان، چنانچه بخواهد به باتلاق تاریکی کشیده نشود، حول این دو پیام منظم شده است.
شما در دعای مشهور میخوانید «و أکرمنا بالهدی و الاستقامه» خدایا ما را مشرف کن به هدایت و استقامت.
در قرآن کریم نیز میخوانید «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر».
پس یک حقی وجود دارد که باید یکدیگر را مرتب با سبک زندگی هایمان به آن حق توصیه کنیم، به هر صورت و هر شکلی که درست است.
و چون مقاومت و استقامت بر آن حق سخت است، توصیه به صبر کردن نیز ضروری می شود.
بنابراین رسالت انسان ، چون بندگی خدا و نرفتن زیر اسارت و بندگی طاغوت است، و هردوی این ها رفتارهای مخصوص به خود را می طلبد،
پس مقاومت و استقامت هر دو هم در بندگی کردن خدا و هم در بندگی نکردن طاغوت معنادار می شوند.